پنج‌شنبه ، 1 آذر ، 1403



روانشناسی بازار
تاریخ : پنج‌شنبه ، 10 مهر ، 1393
چرا بورس ؟؟
• روشی برای رسيدن به پول آسان
• آزادی بالقوه
• هيجان

LARRY WILLIAM
معامله گري را انتخاب نمودم چون آنقدر تنبل
بودم که نمي خواستم کارکنم و آنقدر درستكار
که نمي خواستم دزدي  کنم

(TRADERS)طبقه بندی معامله گران
1. تحليل بازار
2. تحليل بازار +مديريت مالی + (MONEY MANAGEMENT) + مدیریت ریسک
(RISK MANAGEMENT)
3. تحليل بازار + مديريت مالی + مديريت ريسک + روانشناسی
بازار

اجزای هر معامله
• بازار
• معامله گر
• روش معامله

بازار
• مهمترين خصوصيت بازار نا مشخص بودن رفتار های آن است ( UNCERTAINTY)

و اين خصوصيت بر خلاف تمامی پديده های شايع در زندکی ما می باشد .

• بازار فقط از قوانين طبيعي ناشي از روانشناسي عمومي،
سوابق تاريخي ، عادتها و اتفاقات پيروي مي کند

روش معامله
• معامله گری در حقيقت تصميم گيريهای پی در پی و نتايج حاصل از اين تصميم گيريها می
باشد.
• تصميم گيری های پی در پی پايه شکل گيری رفتار می باشند
• تمايل ذاتی انسان به صورت نا خود آگاه تكرار رفتارهاي گذشته است ( رفتارهايي که از زمان
کودکی به تدريج در ضمير نا خود آگاه ريشه دوانده است ) و اين تكرار نا خود آگاه رفتارها
بخصوص زمانيکه عواطف و احساسات درگير مي باشند بيشتر خواهد بود .
• اصلاح رفتار فقط در صورتي امكان پذير مي باشدکه نسبت به آن آگاهي وجود داشته باشد
.اصلاح رفتار منجر به موفقيت خواهد شد.
• هنگام معامله در تصميم گيری آزادی کامل وجود دارد و تنها چيزی که می تواند مانع تصميم
گيری شود تمام شدن سرمايه است . پس مسئوليت هر معامله با معامله گر است .

معامله گر
• محل تصميم گيری های پی در پی ذهن معامله گر می باشد . ( نبرد واقعی در
ذهن معامله گر است نه در بازار ).
• ذهن انسان به شدت تاثير پذير از عواطف انسانی و اطلاعات ناشی از محيط
خارج (عوامل خارجی ) می باشد.
• چون رفتار بازار به هيچ وجه در اختيار ما نيست تنها راه کنترل بر يک
معامله کنترل خودمان به عنوان معامله گر می باشد .
• به عبارت ديگر کنترل عواطف انسانی و اصلاح تاثيرات آنها بر ذهن منجر به
تصميم گيری صحيح ، رفتار صحيح و در نهايت رسيدن به سود و موفقيت

خواهد شد (روانشناسی بازار )

WARREN BUFFETT
سرمايه گذاری موفق در طول زندگی نياز به هوش بسيار
بالا، بينش خارق العاده و يا اطلالاعات داخلی ندارد. چيزی که
مهم است چارچوب عقلانی بسيار محکم برای تصميم گيری و
جلوگيری از پوسيدن اين چارچوب توسط عواطف می باشد .

GANN
• ممکن است من به شما بهترين قوانين دنيا و بهترين روشهای شناسايی فرصتهای معامله را
نشان دهم و همچنان شما پول خود را به علت عوامل انسانی که بزرگترين ضعف شماست از
دست بدهيد .
• چرا که شما به علت ضعف انسانی خود از قوانين پيروی نخواهيد کرد، شما از روی ترس و
اميد، خيلی سريع يا بسيار با تاخير عمل خواهيد نمود و بازار را مقصر خواهيد دانست .
• به خاطر داشته باشيد که ضرر ناشی از اشتباهات شماست و نه عملکرد بازار يا دست کاری
قيمتها .
• بنابراين يا به شدت قوانين را پيروی نماييد و يا از معامله گری دور بمانيد وگرنه محکوم به
شکست خواهيد بود.
• اگر شما فقط ضعفهای طبيعت انسانی را مطالعه کنيد در خواهيد يافت که چه آسان می توان با
فهم ضعف های طبيعت انسانی و حرکت در خلاف جهتی که ساير مردم طی می کنند سود برد.

عواطف انسانی مؤثر در معاملات
 • حرصGREED
 • ترسFEAR
• اميد و آرزو
• ايده آل گرايی
 • خشمANGER

GREEDحرص
• بازار هميشه در حرکت است و هميشه احتمال سود بيشتر وجود
دارد و اين امر قانع شدن به سود فعلی را مشکل می کند .
• عوامل خارجی از قبيل نياز به پول، توجه پی در پی به ميزان سود
يا ضرر هنگام معامله ، نياز به اثبات خود و ... سبب تشديد حرص
می شوند.
• داشتنPLAN مناسب و منطقی جهت نقطه خروج و پايبندی به آن 
می تواند از غالب شدن حرص در هنگام معامله تا حدی PLAN
جلوگيری کند

FEARترس
• ترس برای دوری از شرايطی که خطرناک فرض می شوند است .
• تاثيرات ناشی از ضررهای قبلی و يا ضررهای بالقوه بر ضمير نا خودآگاه ،
باعث ترس در معاملات می شود .
• يکی از مهمترين علل ترس عدم آگاهی کامل نسبت به موضوعات و جهل می
باشد .
• عدم آگاهی کامل نسبت به حرکتهای بالقوه بازار باعث ترس می شود.
• همراهی ترس در تصميم گيريها سبب تصميم گيريهای نادرست ، رفتار
نادرست و در نهايت ضرر خواهد شد.
• ترس دليل عمده سودهای کوچک و ضررهای بزرگ می باشد .
 • داشتنPLAN مناسب و منطقی از قبل، پايبندی به اصول، پرهيز از اشتباهات 
شايع ، کاهش اثر عوامل خارجی و بر خورد منطقی با ضررهای قبلی از
راههای مقابله با ترس می باشند.

اميد و آرزو
• اميد و آرزوی کاذب در حقيقت روشی ناخود آگاه برای
سلب مسئوليت معامله از خود و مسئول دانستن بازار در
نتيجه منفی معامله می باشد .
• اميد کاذب سبب عدم تصميم گيری مناسب و بزرگ شدن
ضرر ها می باشد

ايده آل گرايی

• ايده آل گرايی غير منطقی سبب نرسيدن مکرر به اهداف
ايده آل، از دست دادن فرصتهای مناسب در معاملات ،
احساس شکست پی در پی و کم شدن اعتماد به نفس می
شود.
• برای موفق شدن لازم نيست که هميشه درست ترين کار را
انجام داده باشيد بلکه نياز به واقع گرايی هميشگی است .
• معامله ايده ال يعنی بهترين استفاده از فرصتها ی موجود
چه هنگام ورود به بازار و چه هنگام خروج از آن .

 خشمANGER
• خشم ناشی از نپذيرفتن مسئوليت ضررها از سوی معامله گر است و چون
معامله گر بازار را مسئول ضرر خود می داند خشمگين می شود.
• هنگام خشم چون عواطف به شدت درگير می باشند تصميم گيريها نيز از روی
عواطف است و منجر به ضررهای بزرگتر خواهد شد.
• هنگام خشم ريسک پذيری افزايش غير منطقی خواهد داشت که ريسک بيشتر
همراه با تصميم گيری غلط از روی عواطف مسلما به ضرر ختم خواهد شد.
• خشم از ضرر معمولا منجر به اقدام به انتقام گيری می شود.
• چون مسئوليت ضرر بر عهده خود معامله گر می باشد انتقام در حقيقت انتقام
از خود است که عملی کاملا غير منطقی می باشد

يکی از مهمترين راههای جلوگيری از تاثيرات
عواطف انسانی در معاملات تعريف اصول و
قوانين و پايبندی به پيروی از آنها می باشد

هدفمندی
• هدف بايد واقع گرا و قابل اندازه گيری باشد .
• هدف خود را بنويسيد، در صورت نياز آن را اصلاح نماييد و براي
آن بازه زماني تعريف کنید
• هدف بايد به عنوان راهنمای عملکرد فعلی باشد و نه به عنوان نقطه
ای حتمی برای رسيدن که سبب افزايش استرس و اختلال در تصميم
گيری فعلی شود .
• به هر چه مي توانيد فكرکنید امكان اتفاق آن در زندگي شما وجود
دارد و به هر چيزي اعتقاد عميق داشته باشيد مي توانيد آن را بدست
آوريد .

قبول ضرر به عنوان جزيی جدايی ناپذير از معامله گری

• اشتباه معامله گران اين است که ضرر را ناشی از ضعف خود می دانند و چون هيچ کس دوست
ندارد به ضعف خود اقرار کند، از آن می گريزند در صورتيکه ضرر جزيی جدايی ناپذير از
اين راه می باشد .
• نپذيرفتن ضرر به عنوان جزئی جدايی ناپذير از معامله گری سبب شکست روانی، ضعف
اعتماد به نفس ، ترس در معاملات و در نهايت ضرر بيشتر خواهد شد.
• در صورت بروز اشتباه منجربه ضرر که امری شايع در معامله گری می باشد بر آن پافشاری
نکنيد .
• معامله بايد جزيی کاملا جدا از شخصيت معامله گر باشد تا با جدا سازی عاطفی، معامله گر با
فراغت خاطر به تصميم گيری درباره نگهداری، فروش و کلا اداره معامله به بهترين نحو
ممکن بپردازد.
• هنر معامله گر در کنترل ضرر است و راهی برای معامله گری بدون ضرر وجود ندارد .

STOP LOSSکنترل ضرر

 • با قراردادنSTOP LOSS ORDER حداکثر ضرر قبل از
انجام معامله مشخص می شود و با مشخص شدن حد اکثر
ضرر آمادگی پذيرفتن ضرر پديد می آيد که با کاهش
استرس و آزاد شدن عواطف انسانی تصميم گيريها آسانتر خواهد بود.
 • اگرSTOP LOSS ذهنی باشد هميشه اميد به برگشت مانع
بزرگی برای اجرای آن خواهد بود و اغلب به ضررهای بيشتر منتهی می گردد .

اضافه نکردن بر حجم معاملات هنگام ضرر

• درگيری عاطفی معامله گر با معامله و ناخوشايند بودن بيش از حد ضرر در
اين حالت ( چون ضرر در اين حالت يک ضعف شخصيتی به حساب می آيد )
سبب می شود که معامله گر نا خود آگاه با اضافه کردن بر حجم معاملات خود
در جهت قبلی به نحوی به اثبات درست بودن تصميم اوليه بپردازد و چون
تصميم گيری در اوج احساسات است اغلب به تصميم گيری غلط و به دنبال آن
ضرر بيشتر منتهی خواهد شد .
• اضافه کردن بر حجم معاملالات در زمان ضرر فقط زمانی موجه است که
معامله گر حرفه ای به دور از درگيری احساسی با ديدن فرصت بسيار مناسب
به تصميم گيری بپردازد .
• اين مورد اغلب با تصميم گيری قبل ازاقدام به معامله همراه می باشد و برای
معامله گر مبتدی به هيچ وجه توصيه نمی شود.

ريسک پذيری

• به علت نا مشخص بودن ماهيت بازار هيچگاه تضمينی برای
موفقيت حتمی در معاملات و معامله بدون ريسک وجود نخواهد
داشت و بدون ريسک پذيری با از دست دادن فرصتها سودی هم
بدست نخواهد آمد .
• نکته مهم قابل کنترل بودن ريسک است و ريسک پذيری بدون
کنترل سبب نابودی کل سرمايه خواهد شد.
• کنترل ريسک يکی از مهمترين عوامل موفقيت در معامله گری
است که با آن ضررها کنترل می گردد و از سودها محافظت می
شود.
• فاکتور ريسک پذيری هر معامله گر با توجه به شرايط مالی و
ويژگيهای اخلاقی او متغير خواهد بود.

مديريت مالي
MONEY MANAGEMENT

• مديريت مالي يعني به خطر انداختن فقط قسمتي از سرمايه در هر معامله يا در
معاملات متعدد همزمان و حفظ مابقي سرمايه .
•کنترل ضررها و جلوگيري از ضررهاي بزرگ مهمترين بخش مديريت مالي
مي باشد .
• بزرگترين خطر براي معامله گر از دست دادن کنترل  ، تصميم گيري و عمل
کردن از روي احساسات و عواطف مي باشد .
• با مشخص نمودن فاکتور ريسك پذيري خود به صورت درصد ميزان سرمايه
قابل ريسك از کل سرمايه را مشخص نماييد.
• متناسب با ميزان سرمايه قابل ريسك ، فقط معاملاتي را انجام دهيد که حداکثر
ضرر بالقوه در آنها برابربا مقدار سرمايه قابل ريسك باشد .

مثال
 ريسك پذيري5%
ميزان سرمايه $ ١٠٠٠٠
۵٠٠$ = %۵* • ميزان سرمايه قابل ريسك = ١٠٠٠٠
• فقط اجازه انجام معاملاتي آه مجموع ضرر بالقوه آنها در حد $
۵٠٠ است را به صورت همزمان داريم .

قانونهای بسيار مهم
1. هميشه ازSTOP LOSS ORDER استفاده کنيد و به هيچ وجه آن را تغيير ندهيد .
2. پس از 3 ضرر پياپی برای مدتی معامله نکنيد .
3. از سود به صورت مناسب محافظت کنيد و هيچگاه اجازه ندهيد که سود به ضرر تبديل
شود.
4. فقط در صورت ديدن سيگنال مناسب وارد بازار شويد و با دليل منطقی از آن خارج
گرديد نه از روی احساسات .
5. وقتی سيگنال مناسبی برای ورود به بازار وجود ندارد يا در آن شک داريد بيرون از
بازار بمانيد . ( شما مجبور نيستيد هر روز معامله کنيد ، از معاملات زياد بپرهيزيد وقبل از هر معاملهPLANداشته باشيد .)

6. در صورت از دست دادن فرصت مناسب به ياد داشته باشيد که هميشه
فرصتهای مناسب ديگر وجود خواهند داشت .
7. هيچ وقت بر خلاف ترند معامله نکنيد.
8. پس از چند معامله موفق مقداری از پول را گنار بگذاريد.
9. در بازار سهام هيچ وقت فقط به خاطر رسيدن به سود دوره ای خريد نکنيد .
10 . هيچ وقت به خاطر اينکه قيمت سهام خيلی پايين آمده است خريد نکنيد و يا
به خاطر اينکه قيمت سهام بسيار بالا است نفروشيد .
11. اضافه نمودن حجم معامله وقتی در ضرر هستيد ممنوع . در صورتيکه معامله فعلی در سود
باشد فقط در صورت فعال بودن بازار و ديدن سيگنالهای جديد می توانيد به حجم معامله
اضافه کنيد .
12 . هيچ وقت همزمان در دو جهت مخالف معامله نکنيد.
13 . هيچ وقت بدون دليل موجه بر خلاف جهت قبلی معامله نکنيد مگر آنکه دلايل کاملا موجه از
تغيير روند وجود داشته باشد .
14. از افزايش حجم معاملات غير منطقی پس از سودهای پی در پی خود داری کنيد .
15 . مسئول هر معامله و سود و ضرر ناشی از آن خود شما هستيد پس هيچ وقت مسئوليت کار
خودرا به گردن بازار يا کارگزار نيندازيد .

16. اجازه ندهيد عوامل خارجی بر تصميم گيری و قضاوت شما در معاملات تاثير بگذارند .
17. با آسودگی خاطر و در شرايط مساعد جسمی و روحی معامله کنيد و از آن لذت ببريد .
18 . هيچ وقت در صدد انتقام از بازار نباشيد .
19 . هنگام معامله به شمردن پی در پی سود و زيان آن نپردازيد .
20 . تمام وقايع مربوط به معاملالات را ثبت کنيد ( تحليل های موفق و ناموفق ، معاملات موفق و نا موفق
و نقاط ورود و خروج ) و به صورت دوره ای آنها را مرور و جمع بندی نماييد.
21 . قوانين مربوط به خود را با توجه به نقاط ضعف و قوت خود تنظيم کنيد و با نوشتن و ديدن
هميشگی، آنها را به خاطر بسپاريد و در ضمير نا خود آگاه خود وارد کنيد .




هيچ وقت قوانين را زير پا
نگذاريد ، حتی يک بار



      0 

تعداد بازدید: 4315

نام
ایمیل
موضوع پیام
پیام
Captcha (عدد و حرف فقط با حروف بزرگ)


اخبار مربتط